جنگ داخلی روسیه
نمیتونم بشمارم که چندبار امیدوار شدهاند که در روسیه جنگ داخلی رخ بده، و نداده، و دوباره ناامید شدهاند، و سری بعد دوباره امیدوار شدهاند. طوری که انگار خود سوژه دیگه مهم نیست، و هدف امیدوار شدنه. انگار هدف از هزاربار گزیده شدن از یک سوراخ، تضمین هزاربار گزیده شدنه. چون هیچ مقدار از دیتا و هیچ مقدار از شواهد، چه اونهایی که من و ایکس و ایگرگ بشون بدن، و چه اونهایی که به شکل سرب داغ از بیخ گوششون عبور میکنه، کافی نیست. و این قابلیت خطرناک ذهن انسان رو نشون میده، که میتونه نسبت به جزییات کوچک، به شدت حساس و دقیق باشه، و میتونه عمدا، و آگاهانه، و مکرر، خیلی چیزها رو نبینه، یا بعد ازینکه دید نادیده بگیره. از طرز کار امیدواری آدمها میشه کشف کرد که مکانیزم تراشیدن بت از سنگ، چطور بوده، و چرا دختربچهها رو به پای اون سنگ قربانی میکردن، و با چه فکری ورد میخوندن تا شیاطین دور بشن.